«لغت نامه دهخدا»
(نف مرکب) افشاننده و گسترانندهء یاقوت. (ناظم الاطباء). که یاقوت ریزد. || (حامص مرکب) در بیت زیر ظاهراً کنایه از پرتوافکنی و نورپاشی است : دگر روز کاین ساقی صبح خیز ز می کرد بر خاک یاقوت ریز.نظامی.