لغت نامه دهخدا

کلمه
آخرسالار
آخر سنگین
آخر شدن
آخرک
آخر کار
آخرکانک
آخر کتل ناسخند
آخر کردن
آخرلو
آخرملو
آخرنفس
آخره
آخره
آخری
آخریان
آخرین
آخرین
آخرین
آخسمه
آخسی
آخسیکت
آخش
آخش
آخش
آخشام زدن
آخشمه
آخشیج
آخشیدیان
آخشیگ
آخشیگان
<صفحه 26>