فرهنگ معین

کلمه
آب دست
آب دهان
آب دوغ
آب رز دادن
آب رفتن
آب رنگ
آب رو
آب ریختن
آب ریخته
آب زر
آب زرفت
آب زندگانی
آب زندگی
آب زیپو
آب زیر کاه
آب ژاول
آب سبز
آب سپید
آب سرخ
آب سردکن
آب سکندر
آب سیاه
آب شدن
آب شناس
آب شنگرفی
آب طراز
آب طرب
آب طلا
آب فسرده
آب قند
<صفحه 112>