«لغت نامه دهخدا»
[رِ خوا / خا] (نف مرکب)شهوی. شهوانی. || متمنی. راجی. مشتهی : دل شه چو زآن نکته آگاه شد از آن آرزو آرزوخواه شد.نظامی.