«لغت نامه دهخدا»
(نف مرخم) مخفف آشوب. (جهانگیری) : ز باغ عافیت بویی ندارم که دل گم گشت و دلجویی ندارم فلک پل بر دلم خواهد شکستن کز آب عافیت جویی ندارم بسازم مجلسی از سایهء خویش که آنجا مجلس آشوئی ندارم.خاقانی. و ظاهراً آشو فقط در صورت ترکیب معنی بخشد و استعمال آن به تنهائی و انفراد بسته به یافته شدن شواهد دیگر است. و در بعض فرهنگها معنی هیاهو و آشفتن باین کلمه داده اند و به همین بیت استشهاد کرده اند و این غلط است، چه آشو یا آشوی فقط معنی فاعلی میدهد نه معنی اسمی و مصدری.