«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) پر گردیدن. (منتهی الارب). آکنده شدن. (تاج المصادر). || آکندن چیزی بچیزی. || در خود پیچیدن. (منتهی الارب). اعتباء. || پنبه در خود گرفتن زن حایض. (منتهی الارب). پنبه برداشتن دشتان. پنبه برگرفتن زن گاه ناپاکی.