احتقاق

«لغت نامه دهخدا»

[اِ تِ] (ع مص) با هم خصومت کردن. (منتهی الارب). خصومت. || احتقاق مال؛ فربه شدن شتران. (منتهی الارب). || احتقاق طعنه به؛ کشتن طعنه او را یا رسیدن طعنه در سر سرین وی که در استخوان ران است. به اندرون چیزی فروبردن نیزه. || لاغر شدن ستور. || احتقاق فرس؛ باریک میان شدن اسب. (منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر