«لغت نامه دهخدا»
[اَ حَج ج] (ع ص) رأس احج؛ سری سخت. || فرس احج؛ اسب که خوی نکند یا سمهای پا بجای سُمهای دست نهد در رفتن. (منتهی الارب).