احساء

«لغت نامه دهخدا»

[اَ] (اِخ)(1) (ال ....) شهری است به بحرین و اول کسی که آن را آباد کرد و قلعه ساخت و قصبه قرار داد، ابوطاهر حسن بن ابی سعید جنابی قرمطی است و آن تاکنون شهری آباد مانده است. (معجم البلدان). و شیخ احمد احسائی منسوب بدانجاست. مؤلف قاموس الاعلام آرد: احساء قسم شمالی خطّهء بحرین، واقع در شمال شرقی جزیره العرب، در سواحل غربی خلیج بصره، و دولت عثمانی آن ناحیه را بچهار قسمت تقسیم و ملحق به ایالت بصره کرده بود و آن عبارت بود از خود احساء و هفوف و قطیف و قطر. اراضی آن شن زار است لکن چون آب بسیار دارد گندم و جو و ارزن و میوهء آن فراوان است و بالخاصه خرمای آنجا سخت لذیذ است و مردم آن نزدیک 35000 تن باشد که نیمی از آنان متوطن آن ناحیت و نیم دیگر بدوی باشند. بندر احساء قطیف است و آن تجارتگاهی است و نام قدیم آنجا هجر بوده است و سپس به نام کرسی آن که احساء باشد موسوم شده است و در زبان عربی احساء بمعنی زمین شن زار و صاحب آب است و در بادیهء نجد و دیگر اطراف جزیره العرب عده ای از نواحی همین اسم دارند - انتهی. و یقال انّ الیتیمه [ الدره الیتیمه ](2) الیوم فی ایدی القرامطه بالاحساء. (الجماهر بیرونی ص152).
(1) - El Ahsa. (2) - رجوع به الجماهر ص 152 ببعد شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر