«لغت نامه دهخدا»
[اَ مَ] (اِخ) ابن مروان مؤدب، مکنی به ابومسهر. وی از اهل رمله از علمای لغت است و بروزگار متوکل عباسی میزیست و او گفته است: غیث و لیث فغیث حین تسأله عرفاً و لیث لدی الهیجاء ضرغام یحیا الانام به فی الجدب ان قحطوا جوداً و یشقی به یوم الوغی الهام حالان ضدّان مجموعان فیه فما ینفکّ بینهما بوسی و انعامی کالمزن یجتمع الحارات(1) فیه معاً ماء و نار و ارهام و اضرام. (معجم الادباء ج2 ص115). (1) - الحالات (؟).