ارژنگ

«لغت نامه دهخدا»

[اَ ژَ] (اِ) جادوئی. طلسم :
ترا دشمن آمد بگاهت نشست
یکی گرزهء گاوپیکر بدست
همه بند و نیرنگ و ارژنگ برد
دلارام بگرفت و گاهت سپرد.فردوسی.
|| هر کتابی که صور و اشکال داشته باشد. (رشیدی) (غیاث اللغات). رجوع به ارتنگ و ارثنگ شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر