«لغت نامه دهخدا»
[اَ شَ] (ع ن تف) نعت تفضیلی از رشد. رشیدتر. راه راست یابنده تر. (غیاث) (آنندراج). || به رشدرسیده. - ارشد اولاد یا اولاد ارشد؛ آنکه در میانهء اولاد کسی بارشدتر و باهوشتر از همه باشد. و در تداول عوام فارسی زبان، اسن و اکبر فرزندان: حسن بن علی علیهما السلام فرزند ارشد فاطمه بنت رسول صلوات الله علیهاست. - صاحبمنصب ارشد؛ صاحب منصبی که درجهء او برتر از دیگران باشد. - طریق ارشد؛ به رشدتر. اَقصد. راه راست تر. قریب تر بمطلب. (آنندراج).