ارفاه

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) برآسوده و تن آسان داشتن. || روغن مالیدن مرد هر روز. (منتهی الارب). خود را همه روزه روغن مالیدن. || موی شاندن. (منتهی الارب). || ارفاه ابل؛ بر آب آوردن شتران را هرگاه که خواهد. (منتهی الارب). به آب آوردن اشتر هر گه که خواهد. (تاج المصادر بیهقی). || اقامت کردن شتران نزدیک آب و تن آسان و سیر آب و علف ماندن. (منتهی الارب). || برآسودن. پیوسته بودن در ناز و نعمت. (منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر