«لغت نامه دهخدا»
[اِ مَ] (ص) تربیت کننده. (برهان). مربی. (جهانگیری) (برهان) : گر تو بوی ارمگان کعبه زرین کنی آستان کعبه کعبه ز تو سد جاودان یافت مکه ببقات ارمگان یافت.خاقانی. || (اِ) تربیت. (جهانگیری). || سعد. سعادت. (جهانگیری) (برهان) : در طالع هرکه ارمگان یافت سرمایهء عمر جاودان یافت.خاقانی.