«لغت نامه دهخدا»
[اَ / اِ مَ نی یَ] (اِخ)(1) ارمن. ارمنستان. ارمینیه. مملکتی است وسیع که در مشرق دریای فرات و جانب شمال دیار بکر و کردستان و آذربایجان و سمت مغرب شروان و سمت جنوب گرجستان واقع است و آن منقسم است بدو قسمت: صغری و کبری. تفلیس و توابع آنرا ارمنیهء کبری و خلاط و مضافات را ارمنیهء صغری نامند. مؤلف برهان گوید: شهری است معروف که آتشکدهء درخش در آنجاست. گویند بانی ارمنیه و شیراز و آتشکدهء درخش راس مجوسی بوده که الحال براس البغل مشهور است و درهم بغلی منسوب به اوست(2). -انتهی. و ظاهراً آتشکدهء آذرگشنسپ (آذر جشنسف، آذرجشن، آذرخش) را که در کنار دریاچهء ارمیه نزدیک شیز بوده بصورت درخش و شیراز تحریف کرده اند.(3) رجوع بارمنستان و الجماهر بیرونی صص184 - 195 و فهرست التفهیم بیرونی و محاسن اصفهان مافروخی باهتمام سیدجلال طهرانی ص 83 و حبط ج 1 صص 71 - 74 - 78 - 82 - 86 - 169 - 219 - 295 - 340 - 341 و حبط ج 2 ص 169 - 234 - 408 - 412 - 416 و فهرست مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه و فهرست ذیل جامع التواریخ رشیدی تألیف حافظ ابرو شود. || (ص نسبی، اِ) مؤنث ارمنی. زن ارمنی. || سهام ارمنیه. رجوع به سهم شود. (1) - Armenie. (2) - و رجوع به درخش در برهان شود. (3) - رجوع به مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 197 ببعد شود.