ارمیزاز

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) ارمئزاز. درگشتن و دور شدن از جای. (منتهی الارب). || ثابت ماندن و لازم گرفتن جای. (منتهی الارب). از اضداد است. (اقرب الموارد). || ترنجیدن. منقبض گردیدن. || حرکت کردن: ضربه فماارمازّ؛ ای فماتحرک. (اقرب الموارد). || جنبیدن لشکر. (منتهی الارب).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر