آوردجوی

«لغت نامه دهخدا»

[وَ] (نف مرکب) جنگجوی. مبارز :
جهان گشت پر گرد آوردجوی
ز خون خاست در جای ناورد، جوی.
اسدی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر