«لغت نامه دهخدا»
[اِ] (ع مص) آهن در بن نیزه کردن. زُجّ در نیزه کردن. آهن را در بن نیزه درآوردن. (از منتهی الارب). زج کردن نیزه. (تاج المصادر بیهقی).