«لغت نامه دهخدا»
[اِ دِ] (ع مص) برداشتن، چنانکه بار را: ازدف الحمل. (از منتهی الارب). || فرستادن عروس بخانهء شوی. (منتهی الارب). بخانهء شوهر فرستادن زن را. فرستادن بیوک بخانهء داماد. زفاف. (زوزنی). زن بخانهء شوهر فرستادن. || زن بخانه آوردن.