«لغت نامه دهخدا»
[شَ / شِ] (اِ) آویشن. سعتر : آویشه خوری چو نیم مثقال بیرون برد از تن تو بلغم نیکو بود از برای معده قوت یابد از او جگر هم فارغ کندت ز درد سینه تشویش سپرز را کند کم.یوسفی طبیب.