ازین سان

«لغت نامه دهخدا»

[اَ] (ص مرکب، ق مرکب)مخفف از این سان. از این گونه. از این قبیل. زینسان (مخفف آن) :
بود دانشومند و هم پهلوان
نبیند کسی پیر زینسان جوان.فردوسی.
برین دشت ازینسان بکین آمدم
نه از بهر گاه و نگین آمدم.فردوسی.
همه بوم ما را ازینسان بر است
اگر زر و سیم است اگر گوهر است.
فردوسی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر