اسپریز

«لغت نامه دهخدا»

[اَ] (اِ مرکب) اسب رس. میدان و فضا و عرصه. (برهان). اسپریس. اسپرز. (سروری). || رزمگاه :
ببر کرده یکسر سلیح ستیز
نهادند رو جانب اسپریز.جلالی.
و رجوع به اسپریس شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر