«لغت نامه دهخدا»
[اِ تِ] (ع مص) دفع چیزی از چیزی خواستن. دفع کردن خواستن. (منتهی الارب). طلب دفع. || واداشتن. (زوزنی). واداشتن بدی خواستن. (تاج المصادر بیهقی).