اسحاء

«لغت نامه دهخدا»

[اِ] (ع مص) مهر کردن نامه. (منتهی الارب): اسحی الکتاب. || اسحیه(1) نزد کسی بسیار شدن. بسیار شدن اسحیه نزد کسی. (منتهی الارب). خداوند سحاء(2) بسیار شدن. (تاج المصادر بیهقی).
(1) - اسحیه؛ تراشهء کاغذ و ریزهء هر چیز.
(2) - سِحاءالقرطاس؛ ما سحی منه ای اخذ. ج، اسحیه. (اقرب الموارد).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر