«لغت نامه دهخدا»
[هَ] (فعل) صورتی و تلفظی محلی از کلمهء هستی. هستی تو. (انجمن آرا) (برهان) (آنندراج) : خان و مان ساز اگر هیی مردم ور چو مرغی بکن نشیمن خویش.سوزنی.