یغناق

«لغت نامه دهخدا»

[یِ](1) (ترکی، اِ) یغناغ. (ناظم الاطباء). رجوع به یغناغ شود. || (مغولی، اِ) گلوبند. (یادداشت مؤلف).
(1) - در زبان آذری امروز به کسر غین تلفظ شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر