«لغت نامه دهخدا»
[یَ / یِ اَ] (ص مرکب)سروته یکی. که همه تن او را قطر واحد باشد. سرابون. (یادداشت مؤلف) : زین سرابونی یک اندامی درشتی پردلی مغ کلاهی مغ رویی دیرآب و دورافشاره ای. سوزنی.