یارایی

«لغت نامه دهخدا»

(حامص) نیرو. قوت. طاقت. توان. تاب. استطاعت. این کلمه غالباً با « دادن» و «کردن» صرف شود چنانکه گویند دلم یارایی نداد. چشمم یارایی نمی کند ببینم. عقلم یارایی نمی کند بفهمم. زورم یارایی نداد بردارم. عمرش یارایی نکرد.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر