یارگر

«لغت نامه دهخدا»

[گَ] (ص مرکب) کمک. یاریگر. مددکار :
دگر آنکه جنباند او کوه را
بدان یارگر خواهد انبوه را.فردوسی.
نبد یارگرشان در این کار کس
زن و شوی بودند همیار و بس.
اسدی (گرشاسبنامه ص119).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر