یاروار

«لغت نامه دهخدا»

[یارْ] (ص مرکب) ظاهراً مرکب از «یار» + «وار» ادات تشبیه است به معنی یارمانند در رباعی زیر منسوب به شیخ ابوسعید ابوالخیر :
چون باز گرسنه(1) در شکاریم همه
با نفس و هوای یارواریم همه
گر پرده ز روی کارها بردارند
معلوم شود که در چه کاریم همه.
(1) - ن ل: سفید.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر