یاسمین روی

«لغت نامه دهخدا»

[سَ] (ص مرکب) آن که چهرهء لطیف دارد :
یاسمین روئی که سرو قامتش
طعنه بر بالای عرعر میزند.سعدی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر