یاقوت وار

«لغت نامه دهخدا»

[قوتْ] (ص مرکب) مانند یاقوت. سرخ :
یاقوت وار لاله بر برگ لاله ژاله
کرده بر او حواله غواص در دریا.کسائی.
بیا ساقی آن آب یاقوت وار
درافکن بدان جام یاقوت بار.نظامی.
من روی بر زمین و دو چشم اندر آسمان
بیجاده رنگ رویم و یاقوت وار چشم.
زین الدین سجزی.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر