«لغت نامه دهخدا»
[یِ] (اِخ) ایلاق. نام شهری است به ترکستان. (لغت فرس اسدی نسخهء خطی نخجوانی) : الا رفیقا تا کی مرا شقا و عنا گهی مرا غم یغما گهی بلای یلاق. زبیبی(1) (از لغت فرس اسدی). (1) - شاید زینبی باشد. (یادداشت مؤلف).