یلمعی

«لغت نامه دهخدا»

[یَ مَ عی ی] (ع ص) مرد تیزخاطر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). زیرک. (دهار). مرد روشن خرد. || مرد دروغگوی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || راست کمان. (دهار).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر