«لغت نامه دهخدا»
[یَ / یُ دَ رَ] (اِخ) یمگان. (یادداشت مؤلف). درهء یمگان : سنگ یمگان دره زی من رهی از طاعت فضلها دارد بر لؤلؤ عمانی.ناصرخسرو. و رجوع به یمگان شود.