«لغت نامه دهخدا»
[بَ] (اِ مرکب) بندی که بر یوز نهند. بند یوز. (یادداشت مؤلف) : آهوان شوارد امانی را یوزبند حکم برنهاده. (مرزبان نامه). رجوع به یوز شود. || (نف مرکب) که یوز را ببندد. آنکه بند بر یوز زند. (یادداشت مؤلف).