«لغت نامه دهخدا»
[اَ بَ دَنْ / اَ بَ دا] (ع ق) ظرف زمان است برای تأکید در مستقبل نفیاً و اثباتاً. همیشه. جاویدان : ابداً یسترد ما وهب الده ر فیالیت جوده کان بخلا. || هرگز. (مهذب الاسماء). هگرز. هیچ. هیچوقت. بهیچ روی. بهیچوجه. معاذالله. پرگس. پرگست : آز نگردد ابداً گرد آنک در شکم مادر گردد غنی.ناصرخسرو.