«لغت نامه دهخدا»
[اَ] (ع ص، اِ) جِ بَرّ. نیکان. نیکوکاران. طائعان : ای عادت تو خوبتر از صورت مردم ای خاطر تو پاکتر از طاعت ابرار.فرخی. و لباس شرم میپوشند که لباس ابرار است. (تاریخ بیهقی). گفتم خاموش که اشارت سید علیه السلام بفقر طایفه ای است که مرد میدان رضااند و تسلیم تیر قضا نه اینان که خرقهء ابرار پوشند و لقمهء ادرار نوشند(1) . (گلستان). (1) - ن ل: فروشند.