«لغت نامه دهخدا»
[اَ] (ص مرکب) بااَبر: آسمانی، هوائی، روزی، شبی ابرناک. - ابرناک شدن هوا؛ تَغیّم. تغییم. غیمومت. غیمومه. اغمام. اِغامه. تَرَبُّد. تدجیج. تخیل.