«لغت نامه دهخدا»
[اِ] (ع اِ) بَغل. بن بغل. زیر بَغل. باطن منکب. کش. خش. || باقی ریگ که بماند بر زمین چون راهها. (مهذب الاسماء). تودهء ریگ که باریک شده باشد. ج، آباط.