آبناک

«لغت نامه دهخدا»

(ص مرکب) آب دار. آمیخته به آب: ضیاح، ضیح؛ شیری آبناک. و زمینی آبناک؛ زمین که چشمه های بسیار دارد. زمین که آب از آن تراود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر