«لغت نامه دهخدا»
[اِ نُ فَ لِلْ لاه] (اِخ)شهاب الدین ابوالعباس احمدبن محیی الدین، فرزند یحیی بن جمال الدین سابق الذکر. در شعر و ادب و جغرافیا و تاریخ و تراجم احوال و خاصه در تاریخ مغول و ترک و هند و نیز هیئت و اسطرلاب و فقه شافعی فرید عصر خویش بوده. مولد او به دمشق در سال 700 ه .ق . بوکالت پدر مدتی دیوان کتابت ملک ناصربن قلاون داشت و سپس برای سوء خلق کناره گرفت. او را اشعار رائقه است، و نیز کتب ذیل از اوست: فواضل السّمر فی فضائل آل عمر در چهار جلد. مسالک الابصار فی ممالک الامصار در بیست جلد سطبر و نسخه ای از آن در کتابخانهء ایاصوفیه برجاست. صبابه المشتاق در مدح رسول صلوات الله و سلامه علیه. الدعوه المستجابه. سفره السَّفَره. دمعه الباکی. یقظه الساهر. نفحه الروض. التعریف بالمصطلح الشریف در فنون مملکت داری. رساله فی ممالک عباد الصّلیب. او به نام کاتب دمشقی نیز معروف است و در 749 ه .ق . به مصر درگذشته است.