«لغت نامه دهخدا»
(حامص) (از پهلوی آواتی(1)، عمران. سعادت) عمارت. عمران. برابر ویرانی : آبادی میخانه ز ویرانی ماست جمعیت کفر از پریشانی ماست.خیام. || (اِ) جای آباد و جای معمور. آبادانی، از ده و شهر و امثال آن : که جغد آن به که آبادی نبیند.نظامی. (1) - در حاشیهء برهان چ معین به صورت aipaitihآمده است.