بازان

«لغت نامه دهخدا»

(حرف اضافهء + ضمیر) (از: باز + آن) بمعنی با آن : و شرناق از پوست پلک آزاد نباشد، لکن بازان پیوسته باشد. (ذخیرهء خوارزمشاهی). گفت فردا هر کسی بازان بود که دوست دارد آنرا. (کیمیای سعادت).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر