«لغت نامه دهخدا»
[ضِ عَ] (ع اِ) شکستگی سر که پوست و گوشت کفته باشد و خون نرود از وی. (منتهی الارب) (آنندراج). شکافی که گوشت را پاره کند ولی به استخوان نرسد و خون از آن نیاید، در صورت آمدن خون آنرا دامیه گویند: الشجه الباضعه، والشجه الدامیه. (از اقرب الموارد). شکستگی سر که گوشت بشکافد. (ذخیرهء خوارزمشاهی). آن جراحت سر که گوشت بشکافد. (مهذب الاسماء).