باضعه

«لغت نامه دهخدا»

[ضِ عَ] (ع اِ) شکستگی سر که پوست و گوشت کفته باشد و خون نرود از وی. (منتهی الارب) (آنندراج). شکافی که گوشت را پاره کند ولی به استخوان نرسد و خون از آن نیاید، در صورت آمدن خون آنرا دامیه گویند: الشجه الباضعه، والشجه الدامیه. (از اقرب الموارد). شکستگی سر که گوشت بشکافد. (ذخیرهء خوارزمشاهی). آن جراحت سر که گوشت بشکافد. (مهذب الاسماء).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر