«لغت نامه دهخدا»
[بَ چَ دَ] (مص مرکب)چسبیدن. التصاق. التساق. التصاص. التیاط. التزاق. تغنث. (منتهی الارب) : مرتعش را کی پشیمان دیده ای برچنین چیزی تو برچسبیده ای.مولوی. مَلازه؛ برچسبیدن با هم. لیط؛ برچسبیدن به دل. (منتهی الارب). و رجوع به چسبیدن شود.