برزه

«لغت نامه دهخدا»

[بَ زَ] (اِ) (از: برز بمعنی زراعت + ه ، پسوند نسبت) شاخ درخت. (برهان) (انجمن آرا) (آنندراج) :
مکن بیش جهد و مزن آتشی
که در برزهء تر نخواهد گرفت.نزاری.
|| ماله. (شرفنامهء منیری). || گاو زراعت و آن گاوی است که بدان زمین را شیار کنند. (انجمن آرا) (آنندراج).
رجوع به برزه گاو شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر