«لغت نامه دهخدا»
[بَ یِ] (حامص) پشتی و تعصب. (برهان) (از آنندراج). پشتی و حمایت و خویشاوندی و طرفداری و جانبداری و تعصب. (ناظم الاطباء). - برنایشتی کردن؛ پشتی کردن و تعصب نمودن. (برهان). پشتی کردن و حمایت نمودن و نگهداری کردن و دستگیری نمودن و تعصب داشتن. (ناظم الاطباء). || نیروهای آهرمنی و دیوی، در برابر نیروهای اورمزدی و الهی : گفت چون برنایشتی ها بسته گردد و روزه بود، دیو بسته گردد این قوت فرمایندهء بدی بسته گردد و آن دیو است. (شرح قصیدهء ابوالهیثم از یادداشت محمد پروین گنابادی).