بریص

«لغت نامه دهخدا»

[بَ] (ع اِ) درخش و تابش چیزی. (منتهی الارب). بریق. (از ذیل اقرب الموارد از اساس). || گیاهی است مانند سعد. (منتهی الارب). || (اِخ) موضعی است به دمشق. (منتهی الارب). نام رودی است به دمشق، و گویند همهء غوطه است. (از مراصد).
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر