بری گردیدن

«لغت نامه دهخدا»

[بَ گَ دی دَ] (مص مرکب) بیزار شدن. پاک شدن. پاک از گناه شدن :
که مجرم بزرق و زبان آوری
ز جرمی که دارد نگردد بری.سعدی.
و رجوع به بری شود.
اینستاگرام جدول آنلاین
کانال تلگرام جدول آنلاین

موارد بیشتر